پاسخ حکیم ارد بزرگ :
دلدادگی ، همچون توفان ، سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری ، روزافزون می گردد . کتاب سرخ - فرگرد دلدادگی - سخن 1
تا زمانی که هر دوی شما پرده پوشی می کنید نمی توان امیدی به سرانجام این داستان داشت .
یکی از بزرگترین مشکلات ما ایرانیان ، همین این پا و آن پا نمودن در هنگامی است که می خواهیم از خواست دل خویش سخن بگوییم . و آنقدر این بی تصمیمی را ادامه می دهیم که دیگر مرغ از قفس پریده است ...
پس بهتر است ترس و تردید را از خود دور کنید و رابطه خود را با ایشان شفاف سازید . کسی را هم واسطه نکنید خودتان رو در رو ، در این مورد با ایشان حرف بزنید . بدینگونه تکلیف هر دوی شما خیلی زود روشن می شود .
منبع مطلب :
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t128-topic
با تشکر
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
آنگاه که خانواده ایشان و همینطور دردسرهایی که به خاطر اشتباهاتش متحمل شده نتوانسته سر به راهش کند ، شما چگونه می خواهید او را درست کنید ؟!
تنها راه برای سر براهی آن خانم دو چیز است : برخورد نهادهای قانونی و دیگر ازدواج ...
- نصیحت من به شما این است که ارزش عمر خود را بدانید و به جای فکر کردن به آن خانم ، به دنبال رشد همه جانبه خویش باشید . ایران ما به جوانان خلاق و کارآفرین نیاز دارد .
منبع :
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t129-topic
من میخوام و دوست دارم ازدواج کنم
اما اونی که دوست دارم و به دلم بشینه نمیاد خواستگاریم
راستش دوست پسر دارم اما اون میگه من هیچوقت با دوست دخترم ازدواج نمیکنم
....
من الان چکار کنم ؟ خیلی حرف دارم خیلی
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
به پسری ، مرد زندگی گفته می شود که توانایی خواستگاری نیز داشته باشد . کتاب سرخ - فرگرد زندگی - سخن 90
به او بگویید یک خواستگار با شرایط خوب دارید ، اگر او براستی کوچکترین علاقه ایی به شما داشته باشد ، خیلی زود خود را مهیای خواستگاری می کند و اگر اقدامی نکرد برای همیشه رهایش کنید چون این گونه رابطه ها همیشه به ضرر دختران است .
منبع :
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t130-topic
با درود فراوان : یه جوان 35 ساله ناامید بی کار بی پول مجرد و فوق لیسانس فلسفه چکار می تواند بکند؟
با سپاس و قدردانی
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
برای مدتی فراموش کنید که دارای فوق لیسانس فلسفه هستید !
نخستین کار شرافتمندانه ایی که می شود از طریق آن کسب درآمد کرد را انجام دهید خیلی زود شرایط مالی شما تغییر می کند و آنگاه آرامتر و بهتر می توانید در مورد شغل و کار درست تصمیم گیری کنید .
بسیاری از بزرگان معاصر با داشتن مدارک تحصیلی و دانشگاهی آنچنانی ، مدتی را در کارواش ، رستوران ، کارهای ساختمانی و باربری گذرانده اند ....
پس از خانه خارج شوید هزاران هزار کار ، گام های شما را فرا می خوانند .
منبع :
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t131-topic
اصغر م :
همیشه دوست دارم عاقل بشم ولی دیگه میخوام ارامش داشته باشم فکر میکردم اگر عاقل بشم ارام میشم ولی الان میخوام ارامش داشته باشم کجا به مشکل خوردم شاید مسیرو اشتباه رفتم شاید عقلم ناقصه … شاید جوابی بهم بدید…
می گویند ، رسیدن به آرامش آرمان است ، باید گفت آرامش همانند
تختگاه نوک کوه است ، آیا کوهنورد همیشه بر آن خواهد ماند ؟ بیشتر زمان
زندگی او در کوهپایه و دامنه می گذرد ، به امید رسیدن به آرامشی اندک و
دوباره نهیب دل و دلدادگی به فرازی دیگر . کتاب سرخ – فرگرد خرد – سخن ۱۲۵
همان گونه باشید که دوست دارید ، شما نه به مشکل خورده اید و نه اشتباه کرده اید .
آدمی در هر زمان از زندگی کاری را انجام می دهد که دوست دارد .
روان شما امروز نیاز به آرامش دارد پس آرام باشید .
زندگی همین است یک بازی زیبا …
منبع:
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t132-topic
چرا خواسته ما برای خانواده ما که در قدیم به سر میبرند خیلی بزرگو ناباورانست ؟
بهر روی به یک اصل مهم باور داشته باشید و آن این است که تمام وجود پدر و مادر سرشار از مهر به فرزند و امید به پیشرفت و بالندگی اوست حتی اگر هیچگاه آن را بر زبان نیاورند .
منبع :
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t133-topic
منبع :
http://hakimorodbozorg.7olm.org/t134-topic
پس بدنبال فهمیدن از راه های عجیب و غریب نباشید به کسانی که دوستشان دارید ، همان چیزی را بگویید که در سینه دارید .
با سلام خسته نباشید ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید من از ۲۱ سالگی
فرزند یکی از نزدیکانم رو که از هم جدا شده بودن رو بزرگ کردم الان ۲۹
سالمه واون دخترکوچیک و زیبا مهر وارد ۱۰ سالگی میشه تا یک سال پیش که
ازدواج کردم خودم به شدت حس مادرانه وانسان دوستانه ای نسبت به این بچه
دارم مادر این بچه از اول اصلا تفاوتی برایش
نداشت که چی جوری فرزندش بزرگ میشه و تو چه شرایط روحی وجسمی تربیت میشه و
ازدواج کرده پدرش هم به شدت به این بچه وابسته است و در شرف ازدواجه این
بچه الان با پدرش زندگی میکنه ومن به شدت نگران آینده اش هستم چه طور
میتونم اون قدر مثبت به زندگی وآینده اش فکر کنم تا تمام بدی ها ازش دور
باشه و خوشبخت ترین انسان بشه اون قدر نگران آینده اش و خوشبختی اش هستم که
وقتی بهش فکر میکنم بی بغض گریه میکنم وبا این که آدم مثبت اندیشی هستم از
شدت دلواپسی افکار نگران کننده ای به ذهنم میرسه ولی من فقط میخوام مثبت
فکر کنم تا خوبیها جذبش بشه لطفا راهنماییم کنید
پاسخ حکیم ارد بزرگ :
آواز مهربانی ، از هر سنگ نگاره ای ، ماندگار تر است . کتاب سرخ – فرگرد مهربانی – سخن ۱۳
ما آدمها همه کوشش مان را می کنیم تا بتوانیم زندگی خوب برای خود و نزدیکانمان به وجود بیاوریم اما دست سرنوشت و تقدیر دیگر در دست ما نیست . جهان بازی خود را دارد و ما در بند ریتم آن هستیم این ریتم گاهی تند و گاهی کند است گاهی می خنداند و گاه می گریاند آنانی که می گویند سرنوشت خودشان را در دست دارند و آنچه اراده می کنند همان می شود براستی خام و سبک سر هستند چرا که تند باد های زندگی خارج از توان و اختیار آنان است .
با اشک های ما زندگی دیگران شاد نمی شود .آرامش خود را از دست ندهید و در هر زمان پیگیر زندگی او باشید و با تماس تلفنی و دیدارهای زود به زود ، مشکلاتش را برطرف سازید با داستان های کوتاه ، غیر مستقیم او را از خطراتی که در پیش رو دارد آگاه نمایید .
آگاهی دادن بهترین کمک شما به او خواهد بود و بدین ترتیب ایمان دارم که زندگی چنین دختری بسیار فرهمندتر از همسالانش خواهد بود.
منبع مطلب بالا آدرس زیر است :
http://www.hakimorodbozorg.com/?p=763&cpage=2#comments